چگونه همسایۀ مسلمانمان را محبت نماییم؟

از Gospel Translations Farsi

ُویرایش در تاریخ ‏۲۱ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۱۶ توسط Pcain (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر← (تفاوت)
پرش به:ناوبری, جستجو

Related resources
More By John Piper
Author Index
More About World Religions
Topic Index
About this resource
English: How Shall We Love Our Muslim Neighbor?

© Desiring God

Share this
Our Mission
This resource is published by Gospel Translations, an online ministry that exists to make gospel-centered books and articles available for free in every nation and language.

Learn more (English).
How You Can Help
If you speak English well, you can volunteer with us as a translator.

Learn more (English).

By John Piper About World Religions
Part of the series Taste & See

Translation by Desiring God

همان‌طور که برای این پرسش، پاسخهای فراوانی وجود دارد، راههای بسیاری نیز برای خوبی نمودن، و بدی نکردن وجود دارد. «محبت، به همسایۀ خود بدی نمی‌کند» (رومیان ۱۳:‏۱۰). محبت «در همه‌چیز صبر می‌کند، و همه را باور می‌نماید. در همه حال امیدوار می‌باشد؛ و هر چیز را متحمل می‌باشد» (اول قرنتیان ۱۳:‏۷). مواردی که می‌خواهم به آنها اشاره کنم، نکاتی هستند که به نظرم می‌رسد لازم باشد که در زمانۀ ما، بر آنها تأکید و توجه گردد.

[پیوست: اشاره به اینکه دشمنانمان را محبت نماییم، به این معنا نیست که این‌طور نتیجه‌گیری شود که همۀ مسلمانان، با مسیحیان دشمن بوده، و یا نسبت بدیشان حس کینه‌ورزی و خصومت دارند. آنها دشمنِ مسیحیان نیستند؛ و حتی اغلب، مهمان‌نواز و مهربان و با محبت هستند. نکته اینجاست که حتی وقتی کسی با ما دشمنی می‌ورزد (چه از زمینۀ مذهب، چه غیر مذهب)، ما همچنان باید محبت کنیم.

لازم است که در خصوص مطلب امروز، نکتۀ دیگری نیز شفاف گردد. وقتی می‌گویم که محبت، ما را می‌خواند تا به شکلهای عملی، خوبی نموده، تا نیازهای فیزیکی برطرف شوند، منظورم این نیست که این یاری رساندن، مشروط به این باشد که یک مسلمان، مسیحی گردد. محبتِ عملی، شهادتی بر محبت مسیح است؛ و این شهادت، در جایی که بیشترین نیاز را احساس کند، از شهادت دادن دریغ نمی‌کند. این دقیقاً بر خلاف ماهیت ایمان نجاتبخش است که کسی به زور، یا به خاطر مسایل مالی، وادار شود که ایمان آورد. ایمان نجاتبخش، این است که آزادانه، عیسی را چون منجی‌مان، و خداوندمان، و بالاترین گنجینه‌مان بپذیریم. او راهِ رسیدن به گنجینه نیست. او خود، گنجینه است].

۱. چه آنها شما را دوست داشته باشند، چه نداشته باشند، دعا کنید که پُریِ برکتِ مسیح را تجربه نمایند.

۲. به شکلهای عملی به آنها خوبی کنید، تا نیازهای فیزیکی برطرف شوند.

۳. وقتی شخصاً خطایی به شما صورت می‌گیرد، تلافی نکنید.

۴. تا جایی که به شما مربوط می‌شود، با آنها در صلح و دوستی زندگی کنید.

۵. با اعلامِ حقیقتِ مسیح به آنها، جویای آن باشید که از گناه و محکومیت آزاد گردند و در این آزادی، شادی نمایند.

۶. با نشان دادنِ راه؛ عیسی مسیح، جدی و کوشا مشتاق این باشید که ایشان نیز همراه با شما، در آسمان به پدر بپیوندند.

۷. جویای آن باشید که معنای گفته‌هایشان را درک کرده، تا با درکی صحیح، آنها را تصدیق، یا نقد نموده، نه اینکه بر اساس ذهنیتی قبلی، و یا گژاندیشی، سخن‌سنجی کنید.

۸. با اشک و زاری، به ایشان هشدار دهید آنانی که ایمان نیاورند که عیسی مسیح، آن منجی است که مصلوب گشت؛ و از مردگان برخاست؛ و اوست که گناهانِ جهان را برمی‌دارد، در زیر غضب خدا هلاک خواهند شد.

۹. با گفتن اینکه «مسلمانان، خدای حقیقی را می‌پرستند»، آنها را گمراه نکنید؛ و بدیشان امید کاذب نبخشید.

این جمله، که «مسلمانان، خدای حقیقی را می‌پرستند»، تصویر مثبتی را از دلِ مسلمانان ارائه داده، و باعث می‌شود که تقریباً همگان این ذهنیت را داشته باشند که مسلمانان خدای حقیقی را می‌شناسند و او را دوست می‌دارند و حرمت می‌نهند. اما عیسی، واکنش افراد به خودش را همچون آزمایشِ تورنسلی قرار می‌دهد، که به وسیلۀ آن، اصالت ایمانِ افراد به خدا را محک می‌زند. عیسی این را به صراحت روشن می‌سازد که اگر کسی او رد کرده، و نپذیرد که او آن ذات الهی است که جانش را برای گناهان فدیه داد؛ و سپس از مرگ برخاست، آن شخص، خدای حقیقی را نشناخته، و او را دوست ندارد و حرمت نمی‌نهد.

محبت، مسلمانان را گمراه نخواهد کرد؛ و آنانی که به فکر مسلمانان هستند، وقتی می‌بینند که آنها عیسی را آن کسی که واقعاً هست، نپذیرفته و به او ایمان ندارند، با گفتن اینکه مسلمانان خدای حقیقی را «می‌شناسند»، یا «حرمت می‌نهند»، و یا «دوست می‌دارند»، آنها را گمراه نساخته و به بیراهه نمی‌کشانند. ما نمی‌توانیم از دل مردم باخبر باشیم، پس چطور می‌دانیم که آنها خدای حقیقی را می‌شناسند و او را حرمت می‌نهند و دوستش می‌دارند؟ ما جانمان را می‌نهیم، تا عیسی را بدیشان بشناسانیم. اگر به او ایمان آورند، آن‌گاه، خدا را می‌شناسند و دوست می‌دارند و حرمت می‌نهند؛ و اگر ایمان نیاورند، او را نشناخته و حرمت ننهاده و دوست ندارند. عیسی سنگ محک است.

نکتۀ کلام عیسی در انجیل لوقا ۱۰:‏۱۶ نیز همین است: «هر که مرا حقیر شمارد، فرستندۀ مرا حقیر شمرده باشد.» و متی ۱۰:‏۴۰: «کسی که مرا قبول کرده، فرستندۀ مرا قبول کرده باشد.» و یوحنا ۵:‏۴۶: «اگر موسی را تصدیق می‌کردید، مرا نیز تصدیق می‌کردید».

محبت‌آمیزترین کاری که می‌توانیم برای مسلمانان، یا هر شخص دیگری انجام دهیم، این است که کل حقیقت را دربارۀ عیسی مسیح بدیشان بگوییم؛ و در همان حال، با فداکاری به آنها توجه و رسیدگی نموده، و راغب باشیم که به خاطرشان متحمل رنج و سختی گردیم، نه اینکه رهایشان کرده، و سپس به آنها التماس کنیم که از «عبادتِ بیهوده» (مرقس ۷:۷) بازگردند و ایمان آورند که مسیح آن منجی است که مصلوب گشت؛ و از مردگان برخاست، تا گناهانشان را بیامرزد و بدیشان امید حیات جاودان بخشد. این برای ما شادی عظیمی خواهد بود که از میان همۀ مسلمانان جهان، برادران و خواهرانی داشته باشیم.